Welcome to Delicate template
Header
Just another WordPress site
Header

ملت، دولت و حکومت قانون

March 3rd, 2022 | فرستنده admin در دسته بندی نشده
image_print

جستار 1 – 2

آخوندزاده به این نکته پر اهمیت التفات پیدا کرده بود که مضمون مفاهیم – «اصل الفاظ» – را از راه زبان رایج نمی توان به خواننده انتقال داد – که «مفهوم» شود

از این رو، او برخی از مفاهیم جدیدی را که گمان می کرد مضمون آن ها برای خواننده روشن نیست در زبان اصلی با تلفظ فرانسوی – روسی آورده و کوشش کرده است توضیحی در باره آن ها بیاورد. البته، این نکته نیز شایان توجه است که میرزا فتح علی گریزی از این نداشته است که واژه ای مانند «روولسیون» revolution   یعنی انقلاب – را توضیح دهد، که در آن زمان بیشتر معنای فتنه را تداعی می کرده، اما جالب توجه است که او حتی واژه «فیلوسوف» را نیز که در زبان علمی معادلی فارسی – عربی داشت، و خود معرب همان واژه یونانی بود که آخوندزاده با تلفظ فرانسوی آورده، نشان از توجه او به این نکته ظریف داشت که در دوران جدید گسستی در مضمون مفاهیم کهن در «زبان اسلام» ایجاد شده و نمی توان مواد نوآئین دوران جدید را در قالب مفاهیم کهن ریخت. نیازی به گفتن نیست که «فیلوسوف» آخوندزاده عین «فیلسوف» قدما نیست و او، که هنوز نه توان انتقال مباحث نظری دوران جدید و نه توان تدوین اندیشه ای نظام مند در زبان فارسی را داشت، کوشش کرد از راه وارد کردن مفاهیم جدید – «اصل الفاظ» – راه آشنایی با وجوهی از اندیشه غربی را هموار کند.

دو دهه ای پس از آخوندزاده، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، نوشت: «هراساس مخصوص، معلومات مخصوصه می خواهد»، و افزود: «به واگن چی، ساربان نمی توان گفت و تلگراف را پروانه و برید نمی توان نامید؛ وگرنه از فهماندن معنا و مقصود عاجز می شویم؛ و، همین طور که تا حالا گیج و گنگ مانده ایم، الی الابد خواهیم ماند.»

نیازی به گفتن نیست که اگرچه این شهودهای روشنفکری در باره ضرورت زبان نو آئین، در زمان خود، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، اما از حد شهود های سطحی فراتر نمی رفت و نمی توانست دریچه ای به سوی فهم اندیشه دوران جدید باز کند. وانگهی، در مواردی این شهودهای ابتدایی بدفهمی هایی را نیز به دنبال می آورد که برخی از ادعاهای میرزا فتح علی از شمار همین بد فهمی هاست.

آخوندزاده از شمار اندک روشنفکرانی بود که تعلق خاطری نیز به مباحث نظری داشت اما هم او، به رغم کوشش های بسیار برای فهم نوآئین بودن اندیشه دوران جدید، در باره بسیاری از مفاهیم آن از محدوده خیال پردازی نمی توانست فراتر رود. آن چه در دریافت آخوندزاده و بسیاران دیگر، دارای اهمیت است دریافت نادرست او از «اصل بسیاری از الفاظ» است و همین تلقی نا دقیق از «اصل الفاظ» موجب شده است که میرزا فتح علی، از سویی، دریافت درستی از اندیشه اروپایی پیدا نکند و، از سوی دیگر، در برخی از مواد تاریخ و تاریخ فرهنگ ایران از پشت شیشه کبود آن دریافت نادرست از «اصل الفاظ» در اندیشه جدید نظر و توضیحی نادرست از آن عرضه کند.

دریافت آخوندزاده از پروتستانتیسم یکی از نمونه های بارز این بدفهمی و، بیشتر از آن، انتقال آن بدفهمی به نسل های آینده روشنفکری است. او در توضیح چیستی پروتستانتیسم، می نویسد : « پروتستانتیسم عبارت از مذهبی است که حقوق الله و تکلیف عباده الله جمیعا در آن ساقط بوده و فقط حقوق الناس باقی بماند».

 مشکل بتوان دریافت که مذهبی که همه حقوق الله و تکلیف عباده الله در آن ساقط شده باشد چگونه مذهبی می تواند باشد؟!

آخوندزاده این نکته را نیز بر توضیح خود افزوده است که «در اواخر ایام از اهالی فرنگستان نیز فرقی چند پیرو این مذهب شدند». چنان که ملاحظه می شود، آخوندزاده … تصور درستی از اصلاح دینی در مسیحیت، حتی در محدوده یک تعریف اجمالی، نمی تواند عرضه کند. آخوندزاده، در طرح این بحث، مانند برخی بحث های دیگری که روشنفکری از آن پس بسط داد، به نوعی بنیاد گذار به شمار می آمد.

نمونه جالب توجه، در فاصله مرگ آخوندزاده تا خطابه های علی شریعتی برای اصلاح دینی، که نه برای «اصلاح» بود ونه در قلمرو «دین»، زیرا مقدماتی تنیده ازایدئولوژی و بافته از خطابه های خنک برای انقلاب سیاسی بود. مورد جنبش مشروطه خواهی مردم ایران و دیدگاه های همه طیف های مشروطه خواهان، اعم از اهل شریعت، اهل سیاست و نیز کسانی در زی روشنفکران است که در آن بحثی از اصلاح دینی به میان نیآمد، اما اصلاحی اساسی در نظام سیاسی کشور و نظام حقوقی آن را در پی داشت.

میرزا آقاخان کرمانی، اندکی پس از آخوندزاده، همان «مکتوبات» را که گمان می کرد اثری مهم در روشنگری است، باز نویسی کرد و مطالب بسیار دیگری بر فصل های آن افزود، که بیشتر خطابه ای علیه نمود های واپس مانده فرهنگ ایران و خود ایرانی بود، اما از آن جا که گمان می کرد، در مباحث مربوط به نظام مفاهیم نوآئین، آخوندزاده اصل مطلب را گفته چیزی بر آن ها نیفزود و عین همان سخنان را در «سه مکتوب» خود تکرار کرد.  

.

به نقل از کتاب «ملت، دولت و حکومت قانون – جواد طباطبایی»

قسمت دوم:

شما می توانید دیدکاه ها را از طریق RSS 2.0 پیگیری نمایید. Both comments and pings are currently closed.