Welcome to Delicate template
Header
Just another WordPress site
Header

مفهوم نو آئین حاکمیت 7

December 15th, 2020 | فرستنده admin در دسته بندی نشده
image_print

ژان بدن با طرح نظریه ” حاکمیت ” توانست تمایز میان ” دولت ” و ” حکومت ” را توضیح دهد . این تمایز یکی از قواعد اجتماع انسانی است و پیش از این کسی آن را توضیح نداده بود.


دولت می تواند (estat) سلطنتی باشد ، اما ، با وصف این ، اگر پادشاه مقامات ، مناصب و امتیازات را بدون در نظر گرفتن اشرافیت ، ثروت و فضیلت ها بالسویه میان اصناف مردم (estats)تقسیم کند ، حکومت آن جمهوری خواهد بود . آن گاه که پادشاه امتیازات و مناصب را تنها به اشراف ، یا تنها به ثروتمندترین و با فضیلت ترین آنان ، اعطا کند ، حکومت نظام سلطنتی اشرافی خواهد بود .

حکومت اشرافی نیز با اعطای بالسویه امتیازات و مناصب به همه رعیت می تواند مردمی باشد ، اما اگر آن ها را تنها به اشراف و ثروتمندان اعطا کند ، اشرافی خواهد بود. این شیوه حکومت موجب شده است کسانی که میان نظام سیاسی کشور ها خلط کرده اند ، بدون توجه به این نکته که دولت هر کشوری (estat d uune Republique) با حکومت و تدبیر امور(administration) آن فرق دارد ، دچار خطا شوند.

بدن با این تمایز میان دولت وحکومت ، دو مفهوم نویی را در اندیشه جدید وارد می کند و ، البته ، این تمایز بیشتر ناظر بر نظام های سلطنتی و تحولی است که در آن نظام ها ، مانند پادشاهی فرانسه ، صورت می گرفت . نظام سلطنتی در کشور های اروپای باختری ، دیر زمانی پیش از سده شانزدهم ، به نوعی از سلطنت ” مشروطه ” میل کرده بود و در آن کشور ها ، بیش از پیش ، پادشاه ، برابر قاعده حقوقی آن زمان ، ” سلطنت می کرد نه حکومت ” .

این تمایز سلطنت و حکومت ، از سویی ، راه را بر استقلال حوزه ای که ” دولت ” جدید در آن تکوین پیدا می کرد ، هموار می کرد و ، از سوی دیگر ، تمایزی را میان دو مفهوم ” دولت ” و ” حکومت ” به دنبال آورد که شالوده ای برای نظریه های مشروطه خواهی جدید به شمار می آمد.

ژان بدن حقوقدان بزرگی بود ، با مبانی نظری حکومت رمی  آشنایی داشت و از این رو توانست ، با بهره گیری از قواعد حقوق رمی و مفاهیم آن ، مفاهیم نو آئینی را برای علم سیاست جدید تدوین کند ، در حالی که مفهوم بنیادین اندیشه ماکیاوللی نظام جمهوری بود و او نیازی نداشت که به تفصیل نظام های سلطنتی و عملکرد حکومت در آن نظام ها را بررسی کند .

ژان بدن ، با وارد کردن تمایزی میان ” دولت ” و ” حکومت ” ، توضیحی جدید و متفاوت با آن چه تا آن زمان در باره جمع میان نظام سلطنتی و حکومت مردمی عرضه می شد ، عرضه می کند . او با تکیه بر تمایز ” دولت ” و ” حکومت ” ، در باره انواع نظام های سلطنتی ، می نویسد :

   بدین سان،  نظام پادشاهی یا سلطنت عدل، سلطنتی است که در آن رعیت از قانون های پادشاه و پادشاه از قانون ها ی طبیعت تبعیت می کنند ، در حالی که رعیت از آزادی طبیعی و حق تملک بهره مند است.

سلطنت اربابی ، سلطنتی است که در آن پادشاه ، با جنگ افزار واز طریق جنگ منصفانه ، به ارباب اموال و اشخاص تبدیل  می شود و بر رعیت چنان فرمان می راند که کدخدای خانواده بر بندگان خود.

سلطنت جور یا خود کامه ، سلطنتی است که در آن پادشاه به قانون های طبیعت اعتنایی نمی کند ، اشخاص آزاد را هم چون برده به کار می گیرد و اموال رعیت را ملک طلق خود می داند. همین تمایز در دولت اشرافی و جمهوری نیز جاری است ، زیرا آن هردو نظام می توانند حکومت عدل ، اربابی یا جور باشند . اصطلاح حکومت خود کامه ، چنان که سیسرون به درستی گفته است ، می تواند در باره فتنه عوام عنان گسیخته نیز به کار گرفته شود . ”

ژان بدن از این مقدمات نتیجه می گیرد که سلطنت نه تنها از نظر منطقی بهترین نظام حکومتی و بهترین شیوه فرمانروایی است ، بلکه نظام طبیعی نیز هست. کشور که از خانواده ها فراهم آمده است ، به طور طبیعی ، یک رئیس بیشتر نمی تواند داشته باشد ، هم چنان که زنبوران و مورچگان یک ملکه بیشتر ندارند….بنابر این ، ” سلطنت امری طبیعی است ” .

در تاریخ نیز همه اقوام بزرگ ، از آشوریان تا پارسیان ، از مصر تا گل ها ، ترکان وغیره ، نظام های سلطنتی داشته اند . در میان نظام های سلطنتی نیز سلطنت موروثی نسبت به دیگر انواع آن ، مانند سلطنت انتخابی ، برتری دارد ، هم چنان که در خانواده نیز ریاست به طور موروثی انتقال پیدا می کند.

از نظرات بدن چنین می توان استباط کرد که :

پادشاه عدل از قانون های طبیعت تبعیت می کند ، در حالی که فرمانروای خودکامه هیچ قانونی را رعایت نمی کند . ” یکی پارسایی ، عدالت و ایمان ” را رعایت می کند و ” دیگری نه خدا می شناسد ، نه قانون و نه ایمان ” . پادشاه ” وظیفه ای الهی و طبیعی دارد تا عدل بورزد ” ، اما از آن جا که فضیلت امری نادر در میان پادشاهان است ، دیانت ضرورت پیدا می کند و قانون خداوند و طبیعت ، به عنوان تنها ضامن سعادت مردم وکشور ، و خاستگاه فضیلت های شاهانه ، تنها اصلی است که سیاست می تواند بر آن تکیه کند.

نظام های نو آئین در اندیشه سیاسی      نوشته جواد طبا طبایی


قسمت اول:

قسمت دوم:



شما می توانید دیدکاه ها را از طریق RSS 2.0 پیگیری نمایید. Both comments and pings are currently closed.