Welcome to Delicate template
Header
Just another WordPress site
Header

«ملاحظات مقدماتی درمفهوم ایران» – 3

October 15th, 2019 | فرستنده admin در دسته بندی نشده
image_print

«

نشانه های بحران ایران را نمی توان به عنوان «مسا ئل» ایران توضیح داد، همه آن نشانه ها، نمودار«مشکل» ایران هستند.


«تاملی درباره ایران» نیازمند طرح «مشکل ایران» است تا مرزهای میان افسانه بافی هایی ازسنخ جهان سوم قربانی ابدی درنظریه ی «غرب زدگی» آل احمد، «شرق آرمانی وناب»، اما به همان اندازه قربانی استعمار ادوارد سعید ونتیجه گیری های بی رویه ای که امثال سعید وخود فوکو از مقدمات توضیح علمی گرفته اند روشن شود.

بدیهی است که تاریخ غربی بخشی از دانش غرب است وفهم غربی نیز مبتنی برمواد تاریخ غربی است، اما این امر نباید مانع از آن شود که با تصرفی در مضمون برخی مفاهیم تاریخ نویسی غربی مواد تاریخ ایران را به محک آن مفاهیم بزنیم. این که روشنفکری در بیرون مناسبات – چنان که مورد ادوارد سعید را می توان نمونه بارزازمصداق های آن دانست – با تکیه بر نظریه های غربی، مانند نظریه ی استعمار، والبته گونه های جدیدتر آن مانند دیدگاه های ایدئولوژیکی میشل فوکو، در بنیاد های فرهنگ غربی پیچیده است، دستاوردی برای این روشنفکری به شمار نمی آید، زیرا روشنفکران، نه تنها روشنفکران غربی، بلکه حتی ادوارد سعید ها، به عنوان سخنگویان «مستضعفان» تاریخ، در این مسا ئل، در بهترین حالت، ریزه خواران اهل ایدئولوژی غربی هستند، اگرچه نمی دانند، یعنی «مستضعفان» فکری می مانند، زیرا نمی توانند بدانند.

خاستگاه این وضع بیشتر از آن که ناشی ازچیرگی غرب برشرق باشد، که هست، زیرا «دانستن توانستن است»، عدم تکوین آگاهی جدید انسان شرقی است.

فوکو به عنوان اهل ایدئولوژی، با تکیه برنتایج تاریخ نویسی علم، که به ضرورت ایدئولوژیکی نبود، پرتوی برواقعیت نسبت علم (دانستن) وقدرت (توانستن) انداخته بود، سعید می توانست، با نظری به ماکس وبر، این پرسش را مطرح کند که :

چگونه در «شرق غیرآرمانی او» میان «دانستن و توانستن» همان نسبتی برقرار نشده است که در اروپای فوکو!

سیطره «ایدئولوژی های  جامعه شناسانه»، به عنوان خاستگاه ومحل تلاقی توهم نسبت به سنت و عدم درک سرشت دوران جدید، باید مورد تامل جدی وارزیابی مجدد قرار گیرد. به عنوان مثال، احسان نراقی می گوید: ” ما شرقیان وبه خصوص ما مسلمانان تا هنگامی که امتیاز یا موقعیتی خاص را حق خود ندانیم، در راه رسیدن به آن اقدامی نمی کنیم واین درحقیقت، یکی از جنبه های آزادگی شرقی است. مثالی بزنم: فرض کن همسایه ما مخزن عظیمی از نفت دراختیار خود دارد وما واقعا به نفت او نیازمندیم، ما شرقیان، تنها کاری که نخواهیم کرد، این است که با حقه و نیرنگ به سراغ همسایه خویش نخواهیم رفت تا ثروت او را ازچنگش به درآوریم.(!!) این روحیه سرسپردگی به حق را نه تنها درجامعه های شرقی، بلکه در فرد شرقی نیز می توان دید. (!!) ما شرقیان به اخلاق سر سپرده ایم. فرد شرقی به حق در برابر باطل عقیده دارد وهمین اعتقاد داشتن به حق است که آزادی فرد شرقی را ازدرون محدود می کند. هیچ  فردی در شرق عقیده ندارد که آزادی (!؟) او نامحدود است، ولی درغرب، آزادی فرد در درجه اول، آزادی او در رقابت با دیگران است”.

ازنخستین تاریخ های ملی گرایانه آغاز دوران جدید ایران تا تاریخ نویسی های مخالف آنان، که اوج آن را می توان درنظریه پردازی های به ظاهر «مترقی» آل احمد و «ملی گرایانه تر» «کلنگستان ایران» باز یافت، همه تاریخ های سیاسی یا روشنفکری اند ومانند نویسندگان آن ها جایی درمناسبات قدرت دارند. این که ایران را نه «مشکل»، که  «داو» مناسبات قدرت و رابطه نیروها بدانیم، به معنای نفهمیدن ایران به عنوان «موضوع» تاریخ نویسی پایه ای آن است.

تاریخ را (نباید) به بیانیه ای برای بی ثبات کردن پایه های نظام موجود و کسب قدرت تبدیل (کرد).

توجه به نوعی تاریخ اروپا، که اسوالد اشپینگلر آن را «زوال غرب» نامیده و پژوهش ژولین فرویند با عنوان «در باره انحطاط»، که به آن اشاره کردم، می خواهد توضیح دهد که وضع انحطاط ، پی آمد های کدام علل واسباب در گذشته و نشانه های آن رمزی از کدام دگرگونی ها در آینده است، آن نشانه ها کدام افق را دربرابرکشور ومردم آن می توانند باز کنند وآیا دراین نشانه ها پیشمرگه های ملک الموت را باید دید یا جوانه های دگرگونی هایی اساسی تر را؟

نشانه های بحران ایران را، که از نیمه دوم عصر ناصری ودست کم از سده ای پیش آغاز و پیوسته ژرف تر شده، چگونه باید فهمید، این نشانه ها را نمی توان به عنوان «مسائل» ایران توضیح داد، بلکه همه آن نشانه ها، به تعبیری که پیشتر آوردم، نمودار «مشکل» ایران هستند وباید هم چون اشاره هایی به ایران به عنوان «مشکل» توضیح داده شوند.

به نقل از« نسخه دوم زوال اندیشه سیاسی درایران»، «ابن خلدون وعلوم اجتماع» و«دیباچه ای برنظریه ی انحطاط ایران با ملاحظات مقدماتی درمفهوم ایران» انتشارات مینوی خرد – جواد طباطبایی


قسمت اول:

قسمت دوم:



شما می توانید دیدکاه ها را از طریق RSS 2.0 پیگیری نمایید. Both comments and pings are currently closed.