Welcome to Delicate template
Header
Just another WordPress site
Header

سیاستنامه نویسی، تفسیراندیشه سیاسی ایرانشهری دردوره اسلامی

August 25th, 2015 | فرستنده admin در دسته بندی نشده
image_print

3-سیاستنامه نویسی
سیاستنامه نویسی نوعی تفسیراندیشه سیاسی ایرانشهری بود که درنهایت اندیشه سیاسی ایرانشهری را ازجنبه آرمانی آن جدا وبه نظریه مطلقه موجود دردوره اسلامی تبدیل کرد.
دردوره باستان، بویژه دردوره ساسانیان، تاریخ نگاری ازاهمیت خاصی برخوردارمی بوده وانتقال «خدای نامه» ها به دوره اسلامی وبازپرداخت آ ن ها نیز موجب شد تا سنت نوآیینی درتاریخ نویسی دردوره اسلامی ایران ایجاد شود.تاریخ شاهان یا «خوتای نامگ» Xvatai namaq دردوره اسلامی «خدای نامه» خوانده شد و«شاهنامه» معادل فارسی واصطلاح «سیرالملوک» نیزترجمه عربی آن بوده است.

بازپرداخت خدای نامه ها دردوره اسلامی سرشارازاندیشه باستانی درباره شیوه فرمانروایی وسرشت قدرت سیاسی است. همین امرموجب شده است تا بسیاری ازنوشته ها یی که بر پایه ی خدای نامه ها پرداخت شده اند، سرشارازاندیشه سیاسی باشند. درواقع سنت خدای نامه نویسی درایران، سنتی تاریخی – سیاسی بوده است وتداوم آن دردوره اسلامی نیزبه تبع سرمشق خود، به صورت دوشاخه ی تاریخ نگاری وسیاستنامه نویسی بسط پیدا کرد. از سویی، درآغاز، نوعی تاریخ نگاری تاریخی – اسطوره ای ازدوره باستان ایران زمین تدوین وبه تدریج تاریخ دوره اسلامی نیزبه آن افزوده شد. ازسوی دیگر، سیاستنامه نویسی دراندیشه سیاسی درایران ازخدای نامه ها سرچشمه گرفت که که نیرومند ترین، کهن ترین وموثرترین جریان تاریخ اندیشه سیاسی درایران بود.
خواجه نظام الملک، با تحریرارجمند ترین سیاستنامه دوره اسلامی گامی بلند واساسی برای تجدید اندیشه سیاسی ایرانشهری برداشت وهمو درعمل نیزبا سود جستن ازاین بازپرداخت نظریه ایرانشهری توانست ایران زمین را تا مرزهای شاهنشاهی ساسانیان گسترش دهد. .
«دهقانان» که درنخستین سده های دوره اسلامی ایران نقشی پراهمیت درسازماندهی ایران زمین بازی کردند، بازمانده خاندان هایی اززمین داران واعیان متوسط دوره ساسانی بودند وبه دنبال چیرگی دستگاه خلیفگان برایران زمین همه توان ونیروی خود را به کاربردند تا با برپایی رستاخیز فرهنگی وسازماندهی پایداری ملی، شکست نظامی ایرانیان ازتازیان راجبران کنند. این سازماندهی پایداری ملی وبرپایی رستاخیز فرهنگی، بویژه، درفاصله فرمانروایی خاندان هایی ازایرانیان به دنبال «دوقرن سکوت» حاکمیت دستگاه خلیفگان برایران زمین تا چیرگی غلامان ترک تباربه اوج خود رسید وعمده میراث فرهنگ وفرزانگی ایران باستان به دوره اسلامی انتقال یافت تا ازگزند روزگارایمن بماند.
دراین سده ها که به درستی، «میان پرده ایرانی» خوانده شده است، خلا فرهنگی ایجاد شده به دنبال «دوقرن سکوت» تا جایی جبران شد که ناظران تاریخ ایران آن سده ها را «عصرزرین فرهنگ ایران» نامیده اند.
شاید درمیان این دهقانان، هیچ چهره ای درخشان ترازسیمای شکوهمند ابوالقاسم فردوسی، حکیم وسراینده «خردنامه» ایرانشهری نبوده باشد که با شاهنامه ی خود تاریخ حماسی ایران زمین را با سود جستن ازهمه دفترهایی که از(ایران) باستان مانده بود، هم چون کاخی بلند وگزند ناپذیربرافکند وبه دین سان، بخش بزرگی ازآن میراث را ازورطه نابودی رها ساخت.
. چنان که ازنوشته های باقی مانده ازدوره باستانی ایران زمین برمی آید، اندیشه سیاسی یکی ازارجمند ترین کوشش های فرهنگی ایرانیان بوده است. این نوشته های درباره اندیشه سیاسی ایرانشهری را که درزبان پهلوی «آیین نامگ» یا even namaq خوانده می شدند، بویژه ازمجرای برخی رساله هایی که به زبان پهلوی یا ترجمه فارسی یا عربی آن ها به دست ما رسیده، می شناسیم. همین ترجمه ویا گزارش هایی ازآن نوشته ها نقشی عمده درتکوین وتدوین سیاستنامه نویسی دوره اسلامی داشته است..
سیاستنا مه ها،ادامه آیین نامه ها واندرزنامه ها ی دوره باستانی است. درکتاب هایی مانند الفهرست ابن ندیم به ترجمه عربی برخی ازاین آیین نامه ها با عنوان «کتاب السیر» اشاره شده وبویژه درذیل نام ابن مقفع آمده است که او«کتاب خداینامه فی السیر» و«کتاب آیین نامه فی الآیین» وابان لاحقی «کتاب سیره ا ردشیر» و«کتاب سیره انوشیروان» را ازفارسی به عربی برگردانده اند. این نوشته ها چنان که ازمنابع کهن برمی آید، درآغاز دوره اسلامی به عربی ترجمه شده ومورد استفاده کارگزاران دستگاه دولتی قرارگرفته وآن گاه با استوارشدن شالوده دولت های چدید درایران زمین وپدیدار شدن ادب درباری نوآیین، درتدوین نوشته های سیاسی جدید ازآن ها بهره برده شده است.
درنوشته ها یی مانند «نصیحت الملوک» غزالی، این سنخ ازنوشته های سیاسی «سیرالملوک» خوانده شده وبه تصریح خود خواجه نظام الملک طوسی، کتابی که امروزه به «سیاستنامه» پر آوازه شده، دراصل «سیرالملوک» نامیده می شده است. دردوره باستانی واسلامی ایران زمین، خواندن وتامل درکتاب های «سیرالملوک»، چنان که ازعنوان آن برمی آید، درتمایزبا «کارهای عامه» می بوده است، ازکارهای ضروری شاهان وشاهزادگان به شمارمی آمده است. به گزارش امام محمد غزالی، انوشیروان را عا د ت برآن بوده است که سیاستنامه ها می خواند، هم چنان که عنصرالمعالی (عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندربن قابوس بن وشمگیرصاحب قابوس نامه، قرن پنجم هجری) به فرزند خود (گیلانشاه) بسیارخواندن سیرالملوک را سفارش کرده ومی نویسد: «…ونیزباید بسیارسیرملوک خوانده باشی وبدانسته…تا پیش خداوند، خصلت های ستوده ملوک گذشته همی گوید تا اندردل پادشاه کارکند…».
نوشته ها ی مربوط به سیرت وتاریخ وزیران را می توان پس ازکتاب های مربوط به «سیرالملوک» ازپراهمیت ترین گرایش های سیاستنامه نویسی سنت اندیشه سیاسی ایرانشهری دانست. سنت وزارت درایران باستان وجایگاه ارجمندی که وزیران بویژه دردوره شاهنشاهی ساسانیان داشته اند، ازیک سووانتقال این سنت به نوشته های دوره اسلامی، سنت درازآهنگی دروزارت نامه نویسی دردوره اسلامی را به دنبال داشته است که درتاریخ اندیشه سیاسی ایران بایستی به عنوان یکی ازسرچشمه های تداوم اندیشه ایرانشهری دردوره اسلامی مورد بررسی قرارگیرد. به جرات می توان گفت که شمار وزارت نامه ها ازشمار سیاستنامه ها کمترنیست.
دردوره اسلامی، نوشتن کتاب های «سیرالملوک» یا «سیاستنامه» رایج ترین شیوه پرداختن به اندیشه سیاسی بود وبویژه اززمانی که شالوده زبان فارسی به عنوان زبان ادبی ایران زمین استوارشد، نویسند گانی ازمیان شهریاران، وزیران ودبیران، تدوین این نوع رساله ها وکتاب ها را آغازکردند. به جرات می توان گفت که برخی ازشاهکارهای نظم ونثرزبان فارسی، مانند شاهنامه فردوسی وسیاستنامه خواجه نظام الملک طوسی، درعین حال، شاهکارسیاستنامه نویسی نیزهستند. سیاستنامه خواجه درتحول اندیشه سیاسی درایران ازچنان مقامی برخورداربوده است که به تقریب هیچ نوشته سیاسی متاخربرآن را نمی توان پیدا کرد که فقراتی ازسیاستنامه (خواجه) را به تضمین نیاورده باشد. ازنصیحت الملوک غزالی که نخستین سیاستنامه پراهمیتی است که دودهه پس ازسیاستنامه خواجه نوشته شده تا برخی ازرساله های دوره مشروطه خواهی، فقرات وداستان هایی ازآن کتاب به نقل آورده شده اند.
کلیله ودمنه درانتقال اندیشه سیاسی ایرانشهری نقش اساسی بازی کرده است. برزویه طبیب، آن را درزمان خسروانوشیروان، با تلفیق متن یا متن های دیگربه زبان پهلوی ترجمه کرده وابواب وحکایاتی نیز برآن افزوده است. همین متن را ابن مقفع درآغازدوره اسلامی به زبان عربی ترجمه کرد که پس ازاو رود کی درسده چهارم به نظم فارسی ونصرالله منشی دراواخرنیمه نخست سده ششم به نثربازنویسی کردند. تردیدی نیست که کلیله ودمنه را به گونه ای که اکنون با انشای نصرالله منشی به دست ما رسیده است، باید ازسیاستنامه های دوره اسلامی به شمارآورد. دیباچه نصرالله منشی برکتاب تردیدی باقی نمی گذارد که تحریر فارسی کلیله ودمنه نیزبه دورازوسوسه سیاستنامه نویسی نبوده است.
نخبگان بسیاری، هریک به نوبه خود، بخشی ازمیراث ملی را به دوره اسلامی انتقال دادند. فردوسی طوسی، درخشان ترین چهره وپرآوازه ترین نام «میان پرده ایرانی» درمیان سرآمدان فرهنگ ایرانی دراین دوره بود، اما راد مردان بسیاردیگری راه را برای کوشش بی سابقه ی اوهموارواقدام اورا امکان پذیرکردند. اما ازاین کوشش بی سابقه حکیم ابوالقاسم فردوسی که بگذریم، تا یورش مغولان درقلمرواندیشه سیاسی، «سیاستنامه» خواجه نظام الملک طوسی را می توان پراهمیت ترین نوشته این دوره درتداوم بخشیدن به اندیشه سیاسی ایرانشهری به شمارآورد. ادامه سخن جواد طباطبایی درباره چگونگی انتقال اندیشه سیاسی ایران باستان به دوره اسلامی، که درنهایت اختصاروصرفا به قصد معرفی بحث آمد، درجلسه بعد پی می گیریم. خواننده علاقه مند برای تفصیل بحث می تواند به دو کتاب نویسنده: «خواجه نظام الملک» و«تاریخ اندیشه سیاسی درایران» مراجعه نماید

قسمت اول:

[audio:https://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2015/09/2015-08-01_a.mp3]
قسمت دوم:

[audio:https://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2015/09/2015-08-01_b.mp3]

.

شما می توانید دیدکاه ها را از طریق RSS 2.0 پیگیری نمایید. Responses are currently closed, but you can trackback.