” افکار عمومی“ نخستین شکاف در سلطنت مطلقه
کوشش هایی که درفاصله بین جنگهای ایران وروس، تا تشکیل مجلس شورای ملی ،برای محدود کردن قدرت مطلق شاه وایجادنهادوزارت و…سرانجام ایجاد مجلس شورای ملی وتصویب قانون اساسی مشروطه ومتمم آن انجام پذیرفته ،تحت عنوان مفهوم مشروطیت ازآن یادمی کنیم.می توان این فعالیتها راتاریخ آزادی درایران نام نهاد.به این معنا که دراین سالها ،تلاش شده قدرت مطلق شاه رامحدود کنند،یعنی زمینههایی برای آزادی فراهم آورند.امااین آزادی به معنایی نیست که دردمکراسی های اخیر اروپا بوجودآمده.آزادی که روسو تعریف میکند«اطاعت ازقانونی که خود برخود نهاده ایم» پایه تمام دمکراسی های اروپایی است،هر چندروسو خودسیستم نمایندگی رانمی پذیرفت.درفاصله بین جنگهای ایران وروس تاتشکیل مجلس شورای ملی، وحتی پس ازآن،مسامحتا میتوان گفت که صحبت از اعمال اراده مردم نیست،بلکه کوشش درجهت محدودکردن اراده های مطلق است.تجربه رضا شاه، محمد رضا شاه، و ولایت فقیه نشان داد که صرف محدود کردن مطلقیت قدرت- بدون آنکه مردم اعمال اراده کنند- وضعیت دمکراسی وبازگشت ناپذیری مطلقیت تضمین نمی گردد.مشروطیت همان وضعیتی است که میتوان آن را نقطه صفر دمکراسی نامید.آزادی که روسو درقرارداد اجتماعی مطرح میکند،اعمال اراده آزاد انسانها ،حقوق طبیعی مدرن، وحتی نطفه بحث حقوق بشر است. ازآنجایی که مسیحیت ،حقوق طبیعی قدیم را پذیرفته بودوبعدها نیز حقوق طبیعی مدرن، توسط هابز،لاک وروسو ودیگران دراروپا مطرح شده بود،مابااین سؤال مواجه میشویم که،اگر اسلام حقوق طبیعی را نپذیرفته ،چگونه به جامعه حقوقی مدرن وآزاد تن در می دهد؟ واگر قرار است که مفاهیم حقوق طبیعی مدرن،خارج ازسنت ما وارد جامعه شود( که شده) درآنصورت چه نسبتی میان مفاهیم مدرن اروپایی واین بخش از سنت ما برقرار می گردد؟
قسمت اول:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/05/2012-04-14_a.mp3]
قسمت دوم:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/05/2012-04-14_b.mp3]