دولت وحاکمیت دراندیشه سیاسی هابز – 9


دولت، به خلاف نظر ارسطو، امری طبیعی نیست، بلکه «حیوانی مصنوعی» است که با صناعت انسانی ساخته شده و «حاکمیت» آن را برای تامین مصلحت کسانی که در آفریدن آن سهمی داشته اند به حرکت در می آورد.

در نخستین صفحات
«لویاتان» توضیحی درباره ایجاد «دولت» توسط انسان به عنوان «حیوانی مصنوعی» وبا
تقلید ازهنرطبیعت که خداوند با آن جهان را آفریده، آمده است.

دولت، به خلاف نظر
ارسطو، امری طبیعی نیست، بلکه «حیوانی مصنوعی» است که با صناعت انسانی ساخته شده و
«حاکمیت» آن را برای تامین مصلحت کسانی که در آفریدن آن سهمی داشته اند به حرکت در
می آورد.

مبنای نظری اندیشه
سیاسی هابز نقادی از دیدگاه ارسطویی است. او بویژه در آغاز کتاب «در باره شهروند»
به این نکته اشاره کرده است که نظریه رایج نویسندگان سیاسی در باره مدنی بودن
بالطبع انسان  واین که یونانیان انسان را
حیوان سیاسی خوانده اند، درست نیست و با تکیه بر چنین دریافت نادرستی از انسان نمی
توان نظریه ای در باره خاستگاه اجتماع سیاسی (civil society)
  بنیاد گذاشت. برمبنای این نظریه، از آن جا که
انسان بر حسب طبیعت مدنی است، برای تشکیل اجتماع کافی است که گروهی گرد هم آیند و
توافقی میان آنان برای تشکیل اجتماع پدید آید وقانون هایی وضع شود.

به نظر هابز، این نظریه ساده لوحانه از سرشت مدنی انسان، به رغم رواج آن، بر
خاسته از فقدان تامل کافی در سرشت انسان است، «زیرا اگر علل واسبابی را که موجب
شده است افراد انسانی گرد هم آیند وبا یکدیگر همکاری کنند، از نزدیک مورد تامل
قرار دهیم، معلوم خواهد شد که این امر نتیجه تصادف است ونه این که بر حسب طبیعت
طور دیگری نمی توانست باشد».

باید گفت که مبنای معاشرت غریزه ای طبیعی نیست، بلکه هر فردی به معاشرت با
کسانی مایل است که «سودی از آنان به او می رسد و آنان به او احترام می گذارند». اساس
اجتماع همین دو عامل سودمندی واحترام است و اگر در اجتماع سودی یا احترامی به فرد
نمی رسید، چه بسا ترجیح می داد، مانند دیگر حیوانات، در حالت توحش باقی بماند.
هابز از این مقدمه بار دیگر نتیجه می گیرد که همه اجتماعات بر شالوده احترام معنوی
و رفاه در زندگی بنا شده اند و، از این رو، مبنای اجتماعات بیشتر از آن که علاقه
به همنوعان باشد، خود پسندی است.

 «طبیعت»، درنظر هابز، «هنری است که خداوند با آن جهان را آفریده  وبر آن فرمان می راند» و «هنر انسان» نیز از
همین طبیعت  تقلید و با آن «حیوان مصنوعی»
خلق می کند. («لویاتان» ویا «دولت») و، «بدین سان (انسان)، این لویاتان بزرگ را که
دولت نامیده می شود، خلق می کند».

«تاریخ اندیشه سیاسی جدید دراروپا» دفترسوم: نظام های نوآیین دراندیشه سیاسی – جواد طباطبایی


قسمت اول:


https://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2021/06/2021-06-17_a.mp3
قسمت دوم:

https://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2021/06/2021-06-17_b.mp3