اهمیت ”زمان“ در تدوین روشهای تاریخی و تاریخ اندیشه
کانت: مکانیسمی که میان حسگانی و فهم عمل میکند زمان است.زمان به عنوان سلسله زمان،هم جزء نگرش هاست وهم به مفهوم هاتعلق دارد.زمان زیر بنای شکلواره است.زمان به گونه،کمی،کیفی،اضافی وجهت مندی معین میشود که همان تقسیمبندی چهارگانه مقوله هاست که هر یک از آنها به سه مقوله دیگر تقسیم میشوند.نگرش حسی،اندیشدن مفهومی،کاربرد مقولات وشکلواره سازی شرایط امکان شناخت راپدیدمی آورد.فیشته در مجموعه سخنرانیهایی با عنوان «ویژگیهای اساسی دوران جدید»پس ازکانت وپیش ازهگل توضیح داده است که دوران جدیدی در تاریخ اروپا آغاز شده که بایستی ازدیدگاه فلسفی فهمیده شود.درک از زمان کلی مانند هر درک فلسفی دیگر مشروط به مفهومی یگانه از زمان است.مفهوم کمالی ازپیش متعین شده از زمان به رغم تدریجی بودن آن که درهر مرحلهای مشروط به مرحله پیشین است.این درک مستلزم طرحی جهانی است که به روشنی ودر یگانگی آن فهمیده میشودوبا توجه به آن میتوان همه دورانهای اصلی حیات بشری برروی زمین را استنتاج کرد.نتیجه گیری کانت که سوبژکتیویته وابژکتیویته هردو دارای یک ریشه اندو آن خود آگاهی استعلایی(ترافرازنده)است،هگل را به اینجا رساند که بگوید:درفلسفه سوبیکت همان ابیکت و ابیکت همان سوبیکت است،دردین خدا همان انسان وانسان همان خداست که تاریخی برآن گذرکرده(زمانی طی شده)مارکس با تأکید بر این اصل روش شناختی که آناتومی انسان کلید آناتومی میمون است بیان داشت که:اقتصاد بورژوازی کلید اقتصاد باستانی و…است.فرنان برودل:تاریخ در معنای جامع آن،تاریخ همه تاریخ های ممکن و تبین ضرباهنگهای متفاوت زمان تاریخی است.اومینویسد:درنظر من ،تاریخ حاصل جمع همه تاریخ های ممکن است.کوزلک:با توجه به دو مفهوم قلمرو تجربه»و«افق انتظارات» مارا به یکی ازویژگیهای زمان تاریخی احاله می دهداو مینویسد«همیشه ،چیزی بیشتر یا کمتر ازآنچه از نشانههای مقدماتی بر میآید ،اتفاق می افتد.».
قسمت اول:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-02-18_a.mp3]
قسمت دوم:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-02-18_b.mp3]