مبا نی نظریه مشروطه خواهی
«دیباچه ای برنظریه انحطاط ایران چاپ اول1380، نخستین جلد از پژوهشی است که طباطبایی چهار دهه پیش درباره تاریخ اندیشه سیاسی پنج سده اخیر ودوره های تجدد خواهی در ایران تحت عنوان «تاملی درباره ایران» آغاز کرده بود.او بعدها با پیشرفتی که در تحقیق ونوشتن حاصل میگردد ،به این نتیجه میرسد که پژوهش در باره تاریخ اندیشه سیاسی جدید درایران،بدون بازگشتی به خاستگاه های آن آب درهاون کوبیدن است.به همین دلیل او پژوهش در باره تاریخ اندیشه سیاسی قدیم درایران را که قبلاً انجام داده بود ،ازسرمی گیرد. حاصل این پژوهش ها چهارجلد کتاب: درآمدی فلسفی برتاریخ اندیشه سیاسی درایران 1367، زوال اندیشه سیاسی درایران 1373، ابن خلدون وعلوم اجتماعی 1374 وخواجه نظام الملک 1375 بوده است. طباطبایی نتایج کلی این چهارجلد کتاب را به هرحال تا انتشار ویراست جدید آن دفترها به عنوان مقدمات بحث سه جلد کتاب «تاملی درباره ایران» مطرح می کند.
دردیبا چه ای برنظریه انحطاط ایران، طرحی ازنظریه انحطاط ایران عرضه شده،نظریه ای که درواپسین فصل زوال اندشه سیاسی درایران نیز به آن اشاره شده بودولی بگفته خودش بسط آن نظریه آن زمان برای او مقدور نبوده.طرح اززوال اندیشه وبحث ازشرایط امتناع که موضوع کتاب «ابن خلدون وعلوم اجتماعی »است به عنوان اصول موضوع این جلد تلقی شده ودرباره آن بحثی نیامده.
خواننده باید بداند که طرح نظریه انحطاط ایران کوششی برای آگاهی به انحطاط است وآن آگاهی بمثابه شرایط امکان تاریخ نویسی جدید است.تاریخ نویسی ایرانی نمیتواند راه هموار تقلید از تاریخ نویسی غربی را دنبال کند،وبرای اینکه خلاف آمدهای عادت دگرگونیهای تاریخ ایران را توضیح دهد،نخست باید کوششی اساسی درجهت فهم مقولات تاریخ نویسی غربی انجام دهد.
دوران قدیم تاریخ ایران زمین ،بطورعمده بابنیان گذاری «شاهنشاهی»هخامنشی آغازشد وتاواپسین سده های دوره اسلامی ایران ادامه پیداکرد.دوران قدیم تاریخ ایران به دودوره باستان-ازآغاز تا فروپاشی شاهنشاهی ساسانی -ودوره اسلامی تقسیم میشود.اومینویسد:دوران 900ساله اسلامی راکه با فروپاشی شاهنشاهی ساسانیان آغازوبه فراهم آمدن زمینههای فرمانروایی صفویان ختم میشود،میتوان درقیاس بادوران جدید تاریخ ایران ودوره باستانی آن،«سده های میانه»تاریخ ایران نامید.
طباطبایی دوره طولانی میان شکست ایران در جنگ چالدران تا شکست ایران در جنگهای ایران وروس راکه حلقه رابط «سده های میانه» ایران وآغاز«دوران جدید» آن است،دوره گذار مینامد.دوره ای که درواقع،نه بااسلوب دوران قدیم میتواند مورد بررسی قرار گیرد،ونه با ضابطه های دوران جدید.دوره گذار ایران دوره فروپاشی ایران زمین است وبرای تبیین علل واسباب این فروپاشی ازطرح نظریه انحطاط ایران گریزی نیست.
بخش اول جلد دوم مجموعه «تاملی درباره ایران» با عنوان مکتب تبریز ومبانی تجدد خواهی درسال1385منتشر شده.مکتب تبریز با اصلاحات عباس میرزا دردارالسلطنه تبریز آغاز وبا پیروزی جنبش مشروطه خواهی به پایان می رسد.مکتب تبریز کانون تجدد طلبی،مشروطه خواهی،گسترش اندیشه آزادی وهواداری ازحکومت قانون بود، طباطبایی می نویسد: برای ایضاح منطق جنبش مشروطه خواهی وتبیین سرشت آن، نیازمند تدوین«نظریه حکومت قانون» درایران با توجه به نظریه های نظام مشروطه هستیم. دردارالسلطنه تبریز ایران در«آستانه» دوران جدید تاریخ خود قرار گرفت،اما با تدوین نخستین نظام حقوقی وایجاد نهادهای جدید گامی بزرگ از«آستانه»به سوی«دوران جدید»برداشت.دراین کتاب «تبریز»به این معنا نه اسم خاص،بلکه مفهومی عام به عنوان «آستانه»دوران جدید،آزادی خواهی وحکومت قانون است.
در کتاب سوم که مبانی نظریه مشروطه خواهی نامیده شده(جلد دوم نظریه حکومت قانون درایران)وبه سال 1386منتشر شده،به آشکار شدن نشانههای بحران در نظام خود کامه،تکوین آگاهی ملی وتاریخ پدیدار شدن مفاهیم نو وتحول آنها توجه شده است وکوشش شده که این وجه مهم از تاریخ معاصر ایران را که با اصلاحات عباس میرزا در دارالسلطنه تبریز آغاز شده دنبال کند.در مکتب تبریز مواجهه دربار «کهنه»تهران با«نو»دارالسلطنه تبریزمورد بررسی قرارگرفته،در این نوشتار نیز کوشش شده وجوهی دیگر از تجدد خواهی برخی از تبریزیان برجسته گردد.دربخش دوم نظریه حکومت قانون با عنوان «مبانی نظریه مشروطه خواهی» توجه ویژه ای به تدوین نظریه حکومت قانون وتبدیل حقوق شرع به نظام حقوقی جدید شده است وبحث درباره کتاب «یک کلمه» میرزایوسف مستشارالدوله تبریزی درکانون بحث قرارگرفته،که ازنظرطباطبایی مفسران ایرانی،به جایگاه آن در قانون خواهی ایرانیان توجهی نکرده اند.اوسپس میرزایوسف خان راباملکم خان مقایسه میکندومینویسد:میرزایوسف به رغم ملکم خان که بیشتر در زی غوغاییان بود،مردی شریف ورجل دولت خواه بزرگی بود،اما دردهه ای که مقدمات جنبش مشروطه خواهی فراهم می آمد،رساله او مغلوب هو چی گری ها وانشا نویسی های روزنامه «قانون»ملکم شد.دراینجا خواننده تعجب میکند که چطور
ممکن است در قانون خواهی ذکری از ملکم خان بمیان نیاید.طباطبایی درزیر نویس ص14 کتاب مینویسد:ملکم خان پیشوای مقلدان بودو مستشارالدوله و…باامکانات اندکی که داشتند اجتهاد میکردند.به نظر طباطبایی اهمیت رساله «یک کلمه»بیشتر ازآنکه سیاسی باشد،حقوقی است.اومعتقد است که بااستقرار مشروطیت بویژه زمانی که نخستین نظام حقوقی جدید ایران تدوین می شد،همین رساله مبنای نظری تبدیل شرع به نظام حقوق عرف قرار گرفت.این نکته قابل ذکر است که طباطبایی چهار سال قبل ازآن در درآمد کتاب«جدال قدیم وجدید»ص12 مستشارالدوله وملکم خان را عاملان مصالحه با سنت وجانشین کردن اندیشه با ایدئو لوژی می دانست.بنظر طباطبایی تبدیل حقوق شرع به نظام حقوقی جدید،با «یک کلمه»مستشارالدوله امکانپذیر شد.او مینویسد:تحولی که دردریافت از نظام سنت قدمایی اززمان انتشار «یک کلمه»تا تدوین نظام حقوق عرفی جدید درایران پیداشد،نمیتوان با مفاهیم رایجی که از علوم اجتماعی و فلسفه های جدید دین گرفتهایم فهمید.نخست باید نفس این تحول ونسبتی را که میان نظام سنت و اندیشه تجدد ایجاد شده توضیح داد،آنگاه میتوان مضمون مفاهیم جدید را به محک مواد تاریخ و اندیشه در ایران زد.
هر نظریه پردازی در باره ایران نمیتواند بحث نسبت نظام سنت قدمایی و اندیشه جدید را مطرح نکند.همه نویسندگان اندک رساله هایی که درباره مشروطیت مطلبی نوشتهاند ،تاریخ مشروطیت را در بیاعتنایی کامل به تاریخ اندیشه درایران نوشته اند،گویی که خود کامگی ستیزی روشنفکران مشروطیت از عدم پا به عرصه وجود گذاشت.تاریخ مشروطیت ایران،مندرج درتحت «تاریخ ادبیات»و«تاریخ» درعرف تاریخ نویسی ایرانی نیست.مشروطیت فصلی در تحول مفاهیم اندیشه سیاسی،لحظه ای در«انقلاب های دمکراتیکی»وبمثابه آغاز پایان نظام های خود کامه است.ازاین حیث مشروطه خواهی ،حادثه ای در تاریخ جهانی آزادی وحکومت قانون است.طباطبایی می نویسد:«تاملی در باره ایران »بحثی سیاسی ولاجرم ایدئو لوژیک ،یعنی ناظر بر موضع گیری در پیکار برای قدرت نیست بلکه کوششی است برای بحث در باره ایران به عنوان «موضوع»دانش نوآیینی که به رغم آغاز دوران جدید تاریخ ایران از نزدیک به دو سده پیش،تاسیس آن «دانش» به تعویق افتاده.تاریخ نویسی جدید ایرانی باید تاریخ اندیشه باشد قبل از آنکه در قدرت با قدرت ویا در بیرون قدرت بر قدرت بوده باشد.سیاست میتواند تابع آن اندیشهها باشد ولی این بحث تابع قدرت سیاسی نیست.
«تاملی در باره ایران »جلد چهارمی نیز دارد که بررسی دهه های میان پیروزی جنبش مشروطه خواهی تا انقلاب اسلامی را در بر می گیرد.طباطبایی می نویسد:دراین دوره بسیاری از نویسندگان بیآنکه بدانند،دردرون نظامی ازایدئولوژیهای جدید استدلال می کردند،زیرا مجموعه مفاهیم اندیشه سنتی از مضمون کهن آن خالی شده بود وهمین امر اجازه میداد تا وضعیتی ایجاد شود که میتوان آنرا «لغزش» ازسنت به ایدئولوژیهای جدید نامید.
روش طباطبایی در جلدهای سه گانه تطبیقی است که در آن وضعیت ایران با غرب مقایسه میگردد،بهمین دلیل او در کنار جلدهای سه گانه طرحی از دگرگونیهای اندیشه سیاسی غرب نیز در یک مجموعه چند جلدی تحت عنوان «اندیشه سیاسی جدید دراروپا» بدست داده است که دفتر نخست ازجلد نخست آن«جدال قدیم وجدید»،1382 منتشرشده است.اومی نویسد،اگر دیگران در این زمینه کار قابل اعتنایی انجام داده بودند ،من از نوشتن آن صرف نظر میکردم.
قسمت اول:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2014/09/2014-09-20_a.mp3]
قسمت دوم:
[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2014/09/2014-09-20_b.mp3]