ادعای نمایندگان انجمن ها وسید حسن تقی زاده درمورد تاسیس نظام مشروطه وپاسخ آدمیت

با ترورامین السلطان رئیس الوزرای حکومت مشروطه وگسترش فضای ترورووحشت، مرتضی قلی خان صنیع الدوله نخستین رئیس مجلس شورای ملی ایران استعفا داد. محمود خان احتشام السلطنه که تا آن هنگام در«کمیسیون سرحدی ایران وعثمانی» خدمت می کرد وبه تازگی به نمایندگی مجاس انتخاب شده بود ریاست مجلس رابه عهده گرفت. آدمیت می نویسد: “امین السلطان ویرا (احتشام السلطنه) برای نقشه اصلاحات به تهران فراخواند وتلگراف فرستاد که: «هرچه زودترحرکت نمایید دیراست». اوشبی به پایتخت رسید که امین السلطان را کشتند. حالا تصمیم گرفت که به خدمت مجلس درآید. با استعفای صنیع الدوله از ریاست مجلس، احتشام السلطنه به آن مقام انتخاب گردید”. آدمیت براساس بررسی  سابقه احتشام السلطنه دردربارپیش از پیروزی مشروطیت وکارنامه اودردوران ریاست برمجلس تا به توپ بستن مجلس وپس ازآن، اورا یکی ازبرجسته ترین وکاردان ترین رجل سیاسی آشنا به حکومت مشروطه درآن دوران می داند. دردوران ریاست احتشام السلطنه، درمجلس تغییروتحولات مهمی رخ داد که آدمیت آن دوره را «اعتلای مجلس ملی» نامیده است. درهمین دوره است که”رئیس مجلس به نمایندگان علما حالی کرد که دستورنامه مجلس را رعایت کنند” ومذاکرات مجلس«به سیره آداب پارلمانی » درآمد وکارها درکمیسیون های هفت گانه مجلس متمرکز گردید،کمیسیون دفاع ازمجلس زیرنظرمستقیم رئیس مجلس و«گارد مستقل» مجلس تشکیل شد، «اصلاح دستگاه مالیه براساس بودجه واحد عمومی» ومهم ترازهمه متمم قانون اساسی مشروطیت تدوین وعلی رغم همه مخالفت ها تصویب وبه امضا رسید.

آدمیت براساس یادداشت های احتشام السلطنه می نویسد: ” پارلمان ملی طبعا دشمنان جدی داشت: جمعی ازشاهزادگان، رجال کهنه، ملاکین وخوانین، برخی علما وذاکرین هرکدام «به نوبه خود برای امحای نظام جدید وتجدید رژیم استبدادی ازهیچ کوششی مضایقه نمی کردند». درکناراین دشمنی ها “آفت” دیگری  به جان مشروطه افتاده بود، آدمیت درباره این “آفت” می نویسد: “آشوب وهرج ومرج آفت آزادی ومشروطیت بود”. و براساس یادداشت های احتشام السلطنه این گونه ادامه می دهد: “تماشائیان معمولا ازجانب انجمن ها درمذاکرات مجلس مداخله می کردند، نمایندگان را مورد پرخاش وبازخواست قرارمی دادند، گاه یکی ازآن میان صلوات می فرستاد ودیگران به او تاسی می جستند…به دستور رئیس مجلس این عبارت را روی ورقه ورودی تماشائیان چاپ زدند: «تماشاچی حق ندارد درمذاکرات دخالت کرده حرفی بزند.بدگویی به وکلا ومجلس یا هرگونه تظاهری درحین انعقاد مجلس ممنوع بوده ومرتکب مجازات می شود».

«پیش درآمد برخورد سلطنت ومجلس»

محمدعلی شاه کوتاه پس ازامضای متمم قانون اساسی وحضوردرمجلس واعلام حمایت خود از«پیشرفت اساس مشروطیت» دردستخطی به مجلس نوشت: “اول آنکه مجلس ازحدود اختیارات قانونی اش تجاوزمی کند ودوم که جدی تر وسخت تربود اینکه برخی انجمن ها قاعده وقانون نمی شناسند ومایه اختلال اموردولت وهرج ومرج مملکت گشته اند”. آدمیت براین نظراست که مضمون این نامه شاه با همه دستخط های دیگراوکه تا کنون خونده ایم تفاوت دارد، “بدین معنا که ماخذ استناد اوتنها به قانون مشروطگی است”.مجلس به گفتگو درباره دستخط شاه پرداخت وضمن رد ادعای شاه مبنی برخروج ازحدود اختیارات قانونی خود به دفاع ازاصل تفکیک قوا پرداخت، درمذاکرات مجلس صدیق حضرت(یکی از روسای مدرسه علوم سیاسی) گفت: «دراینکه ما ازوظیفه خودمان تجاوزنکرده ایم هیچ شبهه ای نیست…ولی یک مطلب دراین دستخط فراموش شده، وآن وظیفه رئیس قوه مجریه است که خود اعلیحضرت باشد. بعد ازرسیدن قانون اساسی به صحه، هرامری که رئیس قوه مجریه اقدام می فرماید باید به اطلاع وتصویب وزرا باشد. ولی می بینیم که بعضی کارها می گذرد بدون اطلاع آنها…اعلیحضرت خوب است این ملاحظه رابفرمایند که رفع شود».

فریدون آدمیت براساس متن مذاکرات مجلس پاسخ مورد تائید مجلس به دستخط محمد علی شاه را این گونه گزارش می دهد: “درامر«تفکیک دوقوه ولزوم تجزیهء این دو…هیچ حرف نیست؛ درقانون اساسی نیز همین نحومقرراست ومجلس هیچ وقت تخطی ازحد خود نکرده. البته دولت هم نباید دراجرائیات تسامح وتعلل ورزیده وازحدود قانون تجاوزنمایند. درامر انجمن ها چنان که خاطرپادشاه مستحضرمی باشد، به موجب قانون اساسی «اجتماعات آزاد است»، وبرای نظم کار انجمن ها که مورد نظر مجلس نیز هست «نظامنامه ای نوشته می شود که عما قریب ازصحه همایونی خواهد گذشت وبه موجب آن هرانجمن که «موافق با قانون است فبها، هرکدام مخالف با قانون شد مجازات وجلوگیری خواهد شد». آدمیت براساس متن مذاکرات نمایندگان مجلس درتاریخ بیست وچهارم شوال1325می نویسد: سید حسن تقی زاده دررابطه با نوشتن «نظامنامه» برای نظم کار انجمن ها گفت: «نوشتن نظامنامه لازم نیست» چرا که اصول آن درقانون اساسی آمده است و چنین ادامه داد: «می توانم ادعا کنم که اجتماعات درممالک اسلام درزمان استبدادهم زیادترازسایرممالک مشروطه وحتی ممالک جمهوری بوده، وآزاد ترهم بوده است».

 آدمیت می پرسد: “اما چه قضیه حادی پیش آمده بود که یکباره محمد علی شاه راعلیه چند انجمن برانگیخت، وتعطیل انها را تا وضع نظامنامه انجمن ها خواست؟ ودرپاسخ به پرسش فوق می نویسد: “دستخط شاه وجواب مجلس هیچکدام به اصل قضیه تصریحی ندارد. تنها احتشام السلطنه ضمن اعلام موضع کلی مجلس اشاره مبهمی به آن نمود. اما مسئله مهمی درکاربود که حالا مطالعه می کنیم.

“برخی انجمن ها دراوائل شوال درصحن مجلس متحصن گشتند، وسه پیشنهاد عرضه داشتند: 1) ازآنجا که نظمیه ازعهده نظم وامنیت شهر به درستی برنمی آید، حفظ وحراست شهررا «به انجمن ها محول دارند». 2) اگرمجلس نمی تواند پولی را که مقرربود شاهزادگان وامرا بدهند، تماما دریافت کند-«به عهده انجمن ها محول فرمایند تا آنها بگیرند». 3) انجمن ها آماده اند که برای حفظ مشروطیت قشون ملی داوطلب ترتیب دهند که هرگاه مانعی پیش آمد به مقام مدافعه برآیند”. مجلس درپاسخ به درخواست های فوق اعلام کرد: “درباره ماده اول یعنی امنیت شهراطمینان دارد که حکومت راسا اقدام خواهد کرد، راجع به ماده دوم وجوه مقرررا ریاست مجلس وصول می نماید وفهرست آن منتشرخواهد شد، وپیشنهاد سوم راجع به قشون داوطلب مورد رسیدگی مجلس می باشد. مجلس به بررسی مسئله «قشون ملی داوطلب» یا «سربازداوطلب» پرداخت. “.

آدمیت  براساس یادداشت ها ی احتشام السلطنه می نویسد: “باید دانست که فکری که دردرجه اول درمیان رهبران ونخبگان مجلس همواره قوت داشت، اصلاح نظام جدید وتشکیل قشون ملی مجهزومنظم بود. پیشنهاد نظام وظیفه عمومی که نخستین بارازجانب ابوالحسن خان بانکی وسیدالحکما مطرح گشت، درربط با همان فکربود. به علاوه، تصفیه قزاقخانه مورد نظرریاست مجلس بود. بدین معنی که بایستی قزاقخانه را با «اخراج فرماندهان روسی آن تصفیه» کرد وافراد تعلیم یافته آن جذب تشکیلات قشون ملی شوند. هدف این بود که قوای قزاق یعنی «آلت دست شاه را ازپیش پا برداریم» وحربه مقابله با مجلس ومشروطیت را ازدست اوبگیریم…حسنعلی خان بدگمانی انجمن ها را نسبت به اولیای امورووزیران ناموجه شمرد: «ملت به این هیات مجریه اطمینان دارد…اسم قشون ملی یک نوع اسباب جدایی می شود یعنی به این اسم، والا به ترتیب صحیح خیلی خوب است». فلک المعالی گفت: «گرفتن سربازداوطلب باید طوری باشد که اسباب هرج ومرج نشود»”.

 “پیشنهاد انجمن ها که خواستند دسته های سربازداوطلب رادراختیارودرمسئولیت خویش داشته باشند، مورد قبول مجلس واقع نشد…دکتر ولی الله خان که با نمایندگان انجمن ها درتماس بود گفت: حرف آنان این است: «زمام امورما که به دست چند نفری است که درحقیقت آمروناهی ما می باشند، شاید بعضی ازآن ها طرف سوء ظن ما هستند وما کاملا به آن ها اطمینان نداریم». به علاوه انجمن ها می گویند: «ما مطلب بزرگی را که مشروطیت باشد گرفته ایم، درحفظ واستقرارآن هم همه طور حاضربوده وبیداریم». سید حسن تقی زاده نماینده اقلیت مجلس نیز گفت: «این کار(تاسیس نظام مشروطه) را همین اشخاص که درکوچه وبازارراه می روند واینجا نشسته اند(اشاره اش به تما شا ئیان مجلس واهل انجمن ها بود) درست کرده اند». فریدون آدمیت پاسخی به ادعای نمایندگان انجمن ها وتقی زاده داده است:

“حرکت مشروطه خواهی را مردم «کوچه وبازار» به وجود نیاوردند، ونظام مشروطه پارلمانی ابتکارعوام سرگذرنبود. آن نهضت با مشارکت همه رده ها وطبقات دریک امتزاج کامل شهری پدید آمد، ورهبران آن هم شناخته شده اند. هرنهضت فکری مترقی به هردوره تاریخ- حاصل کاراقلیت هوشمند صاحب دانش وفکربوده است، یعنی آنانکه منشا تحول افکاروحرکت اجتماعی گشته اند. هیچ لازم نیست ازتوده عوام تصوری شاعرانه ورمانتیک بیافرینیم، توده ای که تجسم ابتذال ومعیارهای ابتدایی وشوروهیجان غیرعقلانی است. ازمغزعوام چه می ترابید که درجهت ترقی جامعه به کارآید. مردمانی که خود ازدانش وروشن اندیشی واستدلال منطقی بهره ای نداشتند، به ذات نمی توانستند مبتکررفورم سیاسی واجتماعی باشند. درآن نهضت عمومی، مردم کوچه وبازاردربهترین صورتش دنباله رورهبران هوشمند بودند وبه حرکت اجتماعی نیرو دادند؛ دربدترین حالتش پرخاشگروابزارخشونت وکردارجنون آمیزبودند. .. نظام مشروطه پارلمانی ما به زمانی تاسیس یافت که توده بی فرهنگ و…  خبرنداشتند که درجهان هستی چیزی هم به عنوان حقوق انسانی وآزادی سیاسی وحکومت انتخابی هست. ادعای آن انجمن ها دربانی مشروطیت بودن وتایید آن ازجانب…نماینده اقلیت (تقی زاده)، عوام فریبی بود وازشعارهای فدائیان ومجاهدین باد کوبه ای آب می خورد. جواب آن را ازهمان دیارطالبوف تبریزی به یکی ازدیگرنمایندگان آذربایجان فرستاده بود.(میرزا فضلعلی آقا تبریزی). طالبوف نوشت: «ازرجاله یا جهله وفعله درهیچ نقطه دنیا اصلاح امورجمهوربه عمل نیامده مگرهرج ومرج».

قسمت اول:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2014/04/2014-04-05_a.mp3]

قسمت دوم:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2014/04/2014-04-05_b.mp3]