تجدد خواهی ایرانیان ازمجرای اندیشه تجدد وآشنایی بامبنای نظری آن امکان پذیرنشد – سید جواد طباطبایی

با تشکیل دارالسلطنه تبریزواصلاحات عباس میرزا به دنبال شکست ایران در جنگ های ایران وروس به تدریج سده های میانه ایران سپری وایران در«آستانه» یا«سپیده دم» دوران جدید قرار گرفت. ورود ایران به«آستانه» دوران جدید خود تحمیلی ونسبت آن با اندیشه دوران جدید انفعالی بود. این دوران در شرایطی آغازشد که نظام سنت قدمایی از درجه اعتبارساقط بود ولی این بدان معتا نبود که آشنایی با اندیشه تجدد امکان پذیر شده بود. به اجمال می توان گفت دوران جدید در برزخ نه ـ آن و نه ـ این آغاز شد وادامه پیداکرد.

تجددخواهی ایرانیان ازمجرای اندیشه تجدد وآشنایی با مبنای نظری آن امکان پذیر نشد. فقدان بحث درمبانی در قلمرواندیشه سیاسی و فلسفه حقوق تنها می توانست مصالحه و التقاطی میان مبانی اندیشه قدیم وبرخی مباحث اندیشه جدید به دنبال داشته باشد. عمده ترین پی آمد بی التفاتی به بحث در مبانی برای تاریخ اندیشه در ایران، تهی شدن مضمون مفاهیم بود. و بدون مفاهیم اندیشه راه برای ورود ایدئولوژی ها هموار گردید وایدئولوژی به یگانه افق اندیشیدن در ایران تبدیل شد

ایران نخستین کشوری نبود که سلطنت مطلقه را به مشروطه تبدیل کرد، در بسیاری از کشورهای اروپایی، سده ها پیش از ایران، نظام مشروطه جای سلطنت مطلقه راگرفته بود، اما شگفت این که در هیچ یک از کتاب هایی که در باره زایش و سیر اندیشه مشروطه خواهی در ایران نوشته شده، اشاره ای به تاریخ اندیشه مشروطه خواهی در اروپا نیآمده است وخواننده ای که اطلاعی از اندیشه سیاسی و تاریخ جهانی نداشته باشد می تواند در دام این توهم بیفتد که گویی اندیشه مشروطه خواهی اندیشه ای یکسره ایرانی بوده است.

از دیدگاه اندیشه سیاسی ،به اجمال می توان گفت که تا پیروزی جنبش مشروطه خواهی هر نظریه ی سیاسی در ایران حول محور دو مفهوم شاه ـ«شبان» و رعیت ـ«رمه» تدوین می شد. این نظریه ی سیاسی نظام سنت ، مرده ریگی بود که شبح آن حتی پس از پیروزی جنبش مشروطه خواهی در ایران سایه افکند. مشروطیت کوششی برای  نسخ این نظریه ی سیاسی سنت وبرقراری حکومت قانون بود. با مشروطیت نظریه کهن سلطنت مطلقه دگرگون و با تأسیس مجلس اول تحولی در نظام سیاسی ایران به وجود آمدو شالوده ای برای حکومت قانون فراهم می آمد، مجموعه ای از قانون ها جا نشین نظام حقوق شرعی شدندو در عمل نهادهای مشروطیت ونظام حقوقی جدید به جای نهاد های کهن می نشستند. این حکومت قانون به خلاف حکومت قانون در نظام های جدید اروپایی که به مأخذ حقوق طبیعی جدید توجیه می شد ، حکومت قانون مبتنی برحقوق موضوعه بود.

آزادی در نظام مشروطه با ایجاد نظام حقوقی نو یعنی بر قراری حکومت قانون تحقق پیدا می کرد،تحقق نظامی از آزادی ها نیازمند نهادها یی بود که هنوزدر«نقطه صفر» مشروطیت امکان ایجاد آن ها وجود نداشت.

چنان که گفته شد، تجددخواهی ایرانیان از مجرای آشنایی با مبنای نظری آن امکان پذیر نشد وفقدان بحث درمبانی درقلمرو اندیشه سیاسی و فلسفه حقوق التقاط و ابهام در مضمون بسیاری ازمفاهیم اندیشه تجدد را به دنبال داشت ،در چنین شرایطی آشنایی با اندیشه تجدد مجرای ایدئولوژی های سیاسی جدید بود که روشنفکران ، داخل و خارج از کشوربه عنوان نمودی از اندیشه جدید تبلیغ می کردند. واز آن پس ایدئولوژی به یگانه افق اندیشیدن درایران تبدیل شد وحدود و ثغوردانش هایی که موضوعات آن ها متفاوت بود خلط و با ورود سطحیات بحث های جدید اروپایی خلط مباحث جانشین تحدید حدود شد، هم چنان که موضوع دیانت عین موضوع سیاست نبود ولاجرم دیانت عین سیاست نمی توانست باشد.

بن بست ، تعطیل وسرانجام شکست جنبش مشروطه خواهی در ایران ریشه در بی التفاتی به منطق دوران جدید، بی التفاتی به بحث در مبانی ، بی التفاتی به نقادی از سنت و سیطره ایدئولوژی های سیاسی دارد ؛شکست های پی در پی تحولات تاریخی و تجدد در ایران ناشی ازفقدان اندیشه ای منسجم وکمبود برخی مفاهیم بنیادینی است که بدون آن ، شالوده هیچ دگرگونی تاریخی عمده ای استوار نخواهد شد.

بحران کنونی در وجدان ایرانی،بحرانی در بنیادهاست وپرسش اصلی پرسش از بنیادها ست؛ به نظر نمی رسد که بحرانی که با شکست ایران در جنگ های ایران و روس آغاز شده وبا ژرف تر شدن آن در جنبش مشروطه خواهی و تا انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرده در تاریخ ایران سابقه ای داشته باشد ، امروز نشانه های این بحران ، نشانه های درد ، در همه سطوح جامعه ایران پدیدار شده است. خروج از شرایط انحطاط تاریخی  از مجرای مباحث نظری انحطاط تاریخی ممکن خواهد شد.*

*سید جواد طباطبایی:

ـ درآمدی برتاریخ اندیشه سیاسی در ایران  ویراسته جدید 1385

ـ زوال اندیشه سیاسی در ایران  ویراسته جدید 1386

ـ ابن خلدون و علوم اجتماعی   1374

ـ دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران   1380

 ـ جدال قدیم وجدید چاپ نخست  1382

ـ  مکتب تبریز و مبانی تجدد خواهی 1385

ـ نظریه حکومت قانون در ایران 1386

قسمت اول:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/12/2012-12-01_a.mp3]

قسمت دوم:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/12/2012-12-01_b.mp3]