”تجدید مطلعی درمفهوم سنت“ متنی با اهمیت در تاریخ اندیشه سیاسی ایران

روزنامه مجلس،شماره107،سه شنبه 20 جمادی الثانی1329،سال چهارم ص1:روح وحقیقت مشروطیت عبارت است ازقوه قضاییه .وقتی می‌توان ازقوانین مشروطیت مستفیض شدکه محاکم قضایی منظم باشد،واگردرمملکتی عدلیه نباشد،نمی توان مملکت رامشروطه وآن حکومت راحکومت ملی فرض کرد.روزنامه مجلس،شماره53،پنج شنبه24محرم1329،سال چهارم ص1:عدلیه روح مشروطیت وعلت العلل ایجاد دولت مشروطه وحکومت ملی است…غرض از همه انقلابات واجتماعات وجنگها وخونریزی ها وکشته شدنها وبی خوابی های چندین ساله،درواقع ،عدلیه است.پارلمان،کابینه ،انجمن های ایالتی وولایتی ،وتمام تأسیسات دوره مشروطه به منزله مقدمات شمرده شده،اصل الاصول همان عدلیه است.مهدی قلی هدایت،خاطرات وخطرات ص148:اشکال بزرگ ،شناختن وکلابود،معنی مشروطه راصدی نود نمیدانستند،به حرف‌های رنگین،خصوصا قدری باحرارت،توجهی بود.اکثر،صلاح شخصی رابرصلاح مملکت ترجیح می دادند.بین وکلای اصناف ،اذهان صاف تر واغراض کمتر بود.تجربه معلوم کردآن که بیشتربرخلاف دولت درنطق ها حرارت به خرج میدهد،شب هادرباریان راملاقات کرده است یاظل السلطان را،هر یک به دول اجنبی بیشتر حمله می آوردند،سرسپرده سفارتی هستند.تدبیر این بود که مجلس رادرانظار ازصورت معقولیت بیندازندو مضر به حال مملکت جلوه بدهند.بالاخره ،بگویند،مملکت حاضر نیست ورشته راپاره کنند.حرف حساب،محتاج به التهاب نیست.تاصنیع الدوله رئیس مجلس بود،قسمتی به ملایمت ومدارا می گذشت،بعدها به خشونت کشید.احسان نراقی،درگفتگو بااسماعیل خویی ص205:فاجعه مشروطیت تدوین قانون بود .این پیروی چشم بسته ازمفهوم قانون به معنای غربی آن باعث شدکه یک نهضت صد درصد ملی نتواند مسیرطبیعی خود راطی کند.ملت می بایست به جای انتخابات به چیزی ازسنخ «اجماع امت»روی می آورد.

قسمت اول:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-03-17_a.mp3]

قسمت دوم:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-03-17_b.mp3]




اهمیت ”زمان“ در تدوین روشهای تاریخی و تاریخ اندیشه

کانت: مکانیسمی که میان حسگانی و فهم عمل میکند زمان است.زمان به عنوان سلسله زمان،هم جزء نگرش هاست وهم به مفهوم هاتعلق دارد.زمان زیر بنای شکلواره است.زمان به گونه،کمی،کیفی،اضافی وجهت مندی معین می‌شود که همان تقسیم‌بندی چهارگانه مقوله هاست که هر یک از آن‌ها به سه مقوله دیگر تقسیم میشوند.نگرش حسی،اندیشدن مفهومی،کاربرد مقولات وشکلواره سازی شرایط امکان شناخت راپدیدمی آورد.فیشته در مجموعه سخنرانیهایی با عنوان «ویژگیهای اساسی دوران جدید»پس ازکانت وپیش ازهگل توضیح داده است که دوران جدیدی در تاریخ اروپا آغاز شده که بایستی ازدیدگاه فلسفی فهمیده شود.درک از زمان کلی مانند هر درک فلسفی دیگر مشروط به مفهومی یگانه از زمان است.مفهوم کمالی ازپیش متعین شده از زمان به رغم تدریجی بودن آن  که درهر مرحله‌ای مشروط به مرحله پیشین است.این درک مستلزم طرحی جهانی است که به روشنی ودر یگانگی آن فهمیده میشودوبا توجه به آن میتوان همه دورانهای اصلی حیات بشری برروی زمین را استنتاج کرد.نتیجه گیری کانت که سوبژکتیویته وابژکتیویته هردو دارای یک ریشه اندو آن خود آگاهی استعلایی(ترافرازنده)است،هگل را به اینجا رساند که بگوید:درفلسفه سوبیکت همان ابیکت و ابیکت همان سوبیکت است،دردین خدا همان انسان وانسان همان خداست که تاریخی برآن گذرکرده(زمانی طی شده)مارکس با تأکید بر این اصل روش شناختی که آناتومی انسان کلید  آناتومی میمون است بیان داشت که:اقتصاد بورژوازی کلید اقتصاد باستانی واست.فرنان برودل:تاریخ در معنای جامع آن،تاریخ همه تاریخ های ممکن و تبین ضرباهنگهای متفاوت زمان تاریخی است.اومینویسد:درنظر من ،تاریخ حاصل جمع همه تاریخ های ممکن است.کوزلک:با توجه به دو مفهوم قلمرو تجربه»و«افق انتظارات» مارا به یکی ازویژگیهای زمان تاریخی احاله می دهداو مینویسد«همیشه ،چیزی بیشتر یا کمتر ازآنچه از نشانه‌های مقدماتی بر می‌آید ،اتفاق می افتد.».

قسمت اول:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-02-18_a.mp3]

قسمت دوم:

[audio:http://goftar-berlin.de/wp-content/uploads/2012/07/2012-02-18_b.mp3]