1-فلسفه سیاسی
درآغاز، فلسفه یونانی به دوره مسیحی انتقال یافت، اما با توجه به آنچه به اجمال درباره فلسفه سیاسی واخلاقی ارسطو گفته شد، می توان دریافت که چگونه وتا چه اندازه ای شالوده فلسفی اندیشه ارسطو ونتایج اخلاقی وسیاسی آن با بسط فلسفه یونانی دردرون نظام های برآمده ازسه شاخه ادیان ابراهیمی، نسبتی نداشت. اندیشه فلسفی ارسطو، ناشی ازفضای شهرهای یونانی وسامان سیاسی شورایی – یا دموکراسی – آن بود وطبیعی است که درشرایط زوال وتلاشی اندیشه فلسفی ارسطو، – پس ازآن یعنی – دردوره یونانی مآبی، ازیک سو، ودردوره مسیحی واسلامی، ازسوی دیگر، نمی توانست معنایی داشته باشد.
.