سید جواد طباطبایی می نویسد:
با میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی زبان فارسی به قلمرو مضمون ها و درون مایه های جدید رانده شد و آن دو کوشش کردند زبان فارسی را با مبنای فردانیت انسان دوران جدید آشنا کنند. بدینسان، به نظر می رسد که سرشت نوگرایی و تجدد خواهی در قلمرو ادب فارسی، و بی سابقه بودن آن، را تنها می توان با توجه به مبنای نظری جدید آن توضیح داد و گرنه همسانی هایی میان برخی از مضمون ها ودرون مایه های ادب قدیم و جدید وجود دارد.
تمایز میان درون مایهً عشق سارا خانم به آقا هاشم، در نمایشنامه هاشم آقا خلخالی میرزا آقا تبریزی، و لیلی و مجنون در ادب قدیم، تمایز درون مایه و شیوه پرداخت آن در دو دوره ادب فارسی نیست بلکه پدیدار شدن مبنای «فردانیت» در اندیشه جدید است، پدیدار شدن این مبنای جدید در افق ادب فارسی وتوجهی که نو گرایان ایرانی به آن پیدا کردند، موجب شد که تجددخواهی در قلمرو ادبیات جز با ایجاد گسستی از مبانی قدیم، نتواند تکوین پیدا کند و این گسست از مبنای قدیم، ناچار به صورت «انقلابی» در همه عرصه ها ظاهر شد.